-

۶ مطلب با موضوع «اهل البیت(ع) :: وفادارترین برادر» ثبت شده است

این اولین بار بود ماه 

چشم خورشید را می زد

تو رفته بودی بالای نیزها....


پی نوشت:

یا قمر بنی هاشم

جواد عبدلی
دعوا داشتند نیزها ....
تا کدام سر تو را بالا ببرند....
با تو به خورشید فخر می فروختند...

جواد عبدلی
تا از حسین(ع) در شهادت جلو افتادی
توانستی صدایش بزنی
برادر.................
جواد عبدلی
تا دست هایت در راه حسین افتاد
شدی دستگیر همه...............
جواد عبدلی

امان نامه چقدر خوش خیال بود
حسین برادر تو بود
نمی شد آن را برابر خود ببینی

جواد عبدلی

از بس مشتاق اجابت خواسته ی حسین بودی

حس می کردی به جای دست بال داری

خواستی پر بزنی تا برسی به حسین

اما امان از ............................

عمود آهن

جواد عبدلی