دستم که به ضریح خورد
قلبم درد گرفت
آری قلب من از بس سیاه بود
تحمل عشق تو را نداشت
هوای حرم کرده ام
کی دوباره نوازش میکنی
چشم هایم را با پرچم گنبدت
پی نوشت:
یا حضرت رضا(ع)
دوست دارم خودم را
تحویل دفتر گمشدگان حرمت بدهم
و بگوییم من سال هاست گم شده ام.........
برایم فکری کنید.......
رو به روی گنبد که بایستی
قند در دلت آب می شود
تازه می فهمی کجا آمدی
چه حال و هوایی دارد
این صحن انقلاب......
فردوس یعنی یک گوشه
از صحن گوهرشاد....
بدجور شکسته بال شده کبوتر دلم
گمانم مرهمش آب سقاخانه است...